در عصر کنونی، سازمان ها با زمینه های کاری متفاوت و ابعاد سازمانی مختلف سال های سال هزینه کرده و داده های بسیاری را در فرآیند های کسب و کار در حوزه های متفاوت مدیریت کسب و کار جمع آوری کرده اند از قبیل فروش ، خرید ، انبار ، مالی ، منابع انسانی و … و مدیران این سازمان ها با یک مشکل بنیادینی روبرو هستند: ما باید تصمیم صحیح و سریعی بگیریم. ما با این همه داده چه کنیم؟ روش صحیح  استفاده بهینه از داده های موجود چیست؟ چگونه از آن ها به تصمیم برسیم؟

در اغلب اوقات این داده ها در منابع ، فضا و سیستم های مختلفی قرار دارند و یکپارچه نیستند، مثلا داده های مالی در حوزه مدیریت مالی در زیر سیستم حسابداری شرکت بارای است و داده های فروش و مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) در فایل اکسل است و داده های حقوق پرسنل در حوزه مدیریت منابع انسانی در زیرسیستم حقوق و دستمزد شرکت دیگری است و … و سازمان برای رسیدن به گزارش تحلیلی باید عملیاتی هزینه بر و زمانگیر را طی کند. بله این نرم افزارهای عملیاتی در سازمان , مثل نرم افزار فروش ، مدیریت مالی ، مدیریت منابع انسانی ، انبار ، حقوق دستمزد و …می توانند گزارشاتی را تا سطح مدیران میانی فراهم آورند، گزارشاتی ساده و نمایانگر عملیات، اما کمتر دیده شده که مدیران ارشد از گزارشات فوق به عنوان منبع تصمیم سازی استفاده نمایند و نیاز آنها برای تصمیم گیری رسیدن به گزارشات تحلیلی و چند بعدی است که نیاز به داده های ترکیبی بین داده های تمام این نرم افزارها داردکه متاسفانه بیشتر این گونه گزارشات توسط مدیران میانی و با صرف زمان زیاد تهیه می شود و گاه این عملیات بصورت روزانه باید تکرار شود.

متاسفانه در اغلب اوقت نبود چنین گزارشاتی مانع دید عمیق مدیران ارشد برای اتخاذ تصمیمات استراتژیک می شود. پرسنل یک سازمان نیز برای درک بهتر از شرایط کار, نیاز به گزارشات تحلیلی دارند. عدم سهولت در ایجاد چنین گزارشاتی باعث می شود تا افراد بدنه سازمان,  از مسیر اصلی کار خارج گردند و یا زمان زیادی صرف تحلیل شرایط مختلف نمایند.

خوب مدیران چه باید کنند؟

 هوش تجاری یا Business Intelligence راهکاری است که برای شرایط مطروحه جوابی کارا ارائه می دهد.

کاربرد هوش تجاری در سطح مدیریت استراتژیک در سطح کلان را می توان کمک به افزایش کارایی سازمانی و بهینه سازی فرایندها به منظور بهبود بهره وری سازمانی در کنار یکدیگر، در نظر گرفت.

تعریف کلی هوش تجاری :

پس می توان بر اساس آنچه گفته شد, هوش تجاری را چنین تعریف کرد:

به طور کلی هوش تجاری به عنوان یک رویکرد جدید در معماری سازمانی مطرح شده، که این معماری بر اساس سرعت در تحلیل اطلاعات به مدیران جهت اتخاذ تصمیمات دقیق و هوشمند به منظور مدیریت برنامه ریزی منابع سازمان در حداقل زمان ممکن کمک می کند.

 هوش تجاری یک چارچوب کاری شامل فرایندها، ابزار و فناوری های مختلف که برای تبدیل داده به اطلاعات و اطلاعات به دانش مورد نیاز است، که با استفاده از همین دانش مدیران قادر به تصمیم گیری بهتر شده و در نتیجه عملکرد سازمان خود را بهبود می بخشند.

با پیاده سازی راهکارهای هوش تجاری فاصله موجود بین مدیران میانی و مدیران ارشد از دیدگاه ارتباط اطلاعاتی از میان خواهد رفت و اطلاعات مورد نیاز مدیران در هر سطح، در لحظه و با کیفیت بالا در اختیار آنها قرار خواهد گرفت. همچنین کارشناسان و تحلیل گران می توانند با استفاده از امکانات ساده، فعالیتهای خود را بهبود بخشند و به نتایج بهتری دست پیدا نمایند.

خوب این سوال مطرح می شود که من مدیر چگونه در سازمان خود هوش تجاری را اجرایی نمایم تا بهترین تصمیم را در آن زمان بگیرم؟

ادامه این مقاله در آینده پاسحگوی جواب این سوال خواهد بود.

تهیه شده توسط گروه تالیف شرکت بارای

دیدگاه ها