چند توصيه‌ ثروتمندترين مرد جهان براي موفقيت در كسب و كار در دنیای مدرن

بیل گیتس ثروتمندترین مرد جهان است که 11 سال متوالی برنده این عنوان بوده و دارایی او در حدود 51 میلیارد دلار تخمین زده می شود.وی در سن 43 سالگی ثروتمندترین مرد جهان بود. او از سن 20 سالگی تاکنون رئیس شرکت مایکروسافت بودکه ارزش آن چیزی در حدود 50 بیلیون دلار است. گیتس با دگرگونى مایکروسافت و تبدیل آن به یک بازیگر مهم در صنعت کامپیوتر و استفاده از جایگاه برتر جدید براى ایجاد بسترى جهت رشد خیلى زیاد در برنامه‌هاى کاربردى فکر خود را به عرصه ظهور گذاشت. بیل از همان ابتدا فهمید که اگر بخواهد فکرش را به نتیجه برساند، لازم است که یک استاندارد صنعتى ایجاد کند. او همچنین مى‌دانست که اگر هرکسى زودتر و قبل از همه‌ به آنجا برسد فرصت و شانس بیشتری براى داشتن قدرت در صنعت کامپیوتر خواهد داشت.

آنچه مهم است شیوه ی کسب و کار گیتس است که در آن وی به مدیران هشدار مى دهد؛ «به همه کسب و کارها هشدار می دهم که حتی اگر تاکنون در صنعت خود بی رقیب هستید، ممکن است به زودی مورد هجوم بازیگران داد و ستد اینترنتی قرار بگیرید!»
در واقع گیتس پدیده قرن بیستم یعنی بزرگترین غول کامپیوتری است که طلوع برق آسای وی همراه با شهرت و اقبالش، موید ظهور یک نظم تجارت جهانی جدید می باشد. گیتس در شیوه کسب و کار خود به مدیران توصیه مى کند که با «الگوى زندگى اینترنتی» آشنا شوند؛ « دستهاى خود را بکار اندازید! بایستى با پست الکترونیک و دیگر ابزار دیجیتالى کار کنید و با روش کار آنها خوب آشنا شویدو باید به چشم ببینید که «سایت» اینترنتى رقیبان چگونه است. بایستى خود از کاربران اینترنت باشید؛ چندین کتاب در این زمینه بخوانید و سفر با شبکه جهانى را آغاز کنید!»

توصیه اول: جریان اطلاعات‏ را خون زندگى بخش بدانید

روش جمع آوری، مدیریت و استفاده از اطلاعات آن چیزی است که تحت عنوان بهره برداری صحیح از اطلاعات مطرح است که بر اساس عقیده آقای بیل گیتس بهترین روش در مطرح نمودن یک شرکت در بازار و در میان رقبایش می باشد.

ایشان دوازده قدم اصلی و نهادینه را برای جاری کردن استفاده بهینه از جریان اطلاعات پویا در سازمان پیشنها می کنند:
1.در انجام ارتباطات سازمانى از راه «پست الکترونیکی» پافشارى کنید، زیرا مى توانید در برابر خبرهاى تازه با شتاب بازتاب هاى عصبى واکنش نشان دهید.
2.داده ها و اطلاعات فروش را همواره به صورت «در خط» (online) بررسى کنید تا به آسانى به سهم و روند بازار آگاه شوید. به روند کلى و همچنین خدمات موردى مشتریان توجه نمایید.
3.در تجزیه و تحلیل وضعیت کسب و کار، از رایانه شخصى (‍PCS) بهره بگیرید و کارکنان فرهیخته را در بخشهاى نیازمند به سطح فکرى بالا در زمینه تولید، خدمات، و سودآورى بگمارید.
4.به یارى ابزار دیجیتالی، «تیم هاى نمادین (مجازى) فراسازمانی» بپردازید تا اعضا بتوانند آگاهیهاى همدیگر را در سراسر جهان و به هنگام بیفزایند.
5.همه فرآیندهاى «کاغذی» را به «دیجیتالی» تبدیل کنید و تنگناهاى ادارى را برطرف نمایید. بدین گونه‏ کارکنان فرهیخته براى انجام وظیفه هاى مهمتر آزاد مى شوند.
6.با بکارگیرى ابزار دیجیتالى از فعالیتهاى «تک- وظیفه‌ای» بکاهید و یا آنها را به فعالیتهاى «ارزش‌افزا» تبدیل کنید، تا مهارتهاى کارکنان فرهیخته را خوب بکار گیرید.
7.یک جریان «بازخورد» دیجیتالى بوجود آورید تا به افزایش کارآیى فعالیتهاى کمی، و کیفیت کالاها و خدمات، بیفزاید. بایستى همه کارکنان به آسانى بتوانند که رعایت معیارها و استانداردهاى اصلى را پیگیرى کنند.
8.نظام دیجیتالى را براى انتقال دیدگاهها و شکایتهاى مشتریان به کارکنانى که مسئولیت و توان بهسازى فرآورده ها را دارند‏، بکار گیرید.
9.به یارى ارتباطات دیجیتالی، طبیعت و چگونگی، مرزها، و پیرامون کسب و کار خود را دوباره بررسى کرده و خوب بشناسید. با دریافت اخطارهاى ناشى از دگرگونى وضعیت مشتریان، سازمان را بزرگتر و مهمتر/ یا کوچکتر و خودمانى‌تر (صمیمى‌تر و نزدیکتر به هر مشترى) کنید.
10.اطلاعات بازرگانى را با شتاب انتقال دهید. با بکارگیرى روش جابجایى دیجیتالی، چرخه داد و ستد اسناد را با تامین کنندگان و شریکان، کوتاه کنید و در همه موارد به هنگام باشید.
11.فرآورده ها (کالا/ خدمات) را با کمک روشهاى دیجیتالى به مشتریان برسانید و دست واسطه ها را کوتاه کنید. چنانچه کسب و کار شما خود جنبه واسطه گرى دارد، با بکارگیرى ابزار دیجیتالی، ارزش و اهمیت داد وستد را در نزد مشترى بالا ببرید.
12.با کمک ابزار دیجیتالی، مشتریان را در حل مشکلات خود راهنمایى کنید. دیدارهاى حضورى را به پاسخگویى به نیازمندیهاى پیچیده و پرارزش تر مشتریان اختصاص دهید.

توصیه دوم: بازرگانى اینترنت را بشناسید و به کار گیرید

گیتس مى گوید:

كه شركتها و سازمان هاى تجارى در دهه های آینده ابزارهاى دیجیتالى ای را به خدمت خواهند گرفت زیرا  تصمیم گیرى هاى پرشتاب، واكنشهاى كارآمد و تماس هاى بى واسطه با مشتریان، از ویژگیهاى شركتها و سازمانهاى سده بیست و یكم است كه در آنها بسیارى از داد و ستدها به صورت «خودخدمتی» (self servis) دیجیتالى درخواهند آمد، واسطه ها یا به فعالیتهاى ارزش آفرین رو خواهند آورد و یا میدان را خالى خواهند كرد‏، واحد «خدمات مشتریان» پیشاهنگ فعالیتهاى ارزش افزا در هر كسب و كارى خواهد شد. بنابراین تیم مدیریت یك شركت و یا سازمان تجارى باید خود را با اینترنت آشنا كرده و زمانى را صرف آماده ساختن دیدگاه ها از دهه آینده و دگرگونى هاى رخ داده در كسب و كار انجام دهد و راههاى پیاده كردن چنین دیدگاهى را با گروه «فن آورى اطلاعات» شركت در میان بگذارد.

وی عقیده دارد كه اینترنت با ارتباط دادن مستقیم خریداران و فروشندگان راه رسیدن به «سرمایه‌دارى بى دردسر» را  ساده خواهد کرد و با كاستن از هزینه هاى داد و ستد، واسطه را از میان خواهد برد. تنها دسته كوچكى از دارندگان كسب و كارها با برگزیدن قیمت هاى بسیار پایین به پیروزى خواهند رسید و بسیارى دیگر باید راهبرد خدمت بهتر به مشتریان را پیشه كنند. پس با توجه به نظر گیتس در این مورد، اگر بخواهیم در دهه آینده براى موفقیت سازمان به كارهاى خدماتى سرگرم شویم، باید كاركنان فرهیخته را با ابزار دیجیتالى اطلاعات مجهز كنیم تا بدان وسیله بتوانند با مشتریان ارتباط تنگاتنگى برقرار نمایند.

بیل گیتس مى گوید كه براى بهره گیرى از توانمندى هاى بى مانند اینترنت در آفرینش پیوند دو سویه با مشتریان باید یك «سایت» در شبكه جهانى برپا سازیم كه این امر خود نیازمند به پشتیبانى بى‌دریغ مدیریت ارشد و شناخت ایشان از فن‌آورى اینترنتى مى باشد. به نظر گیتس یك شبكه خوب جهانى مى‌تواند فروشندگان را به مشاوران مشترى تبدیل كند. از سوى دیگر بخش بزرگى از ارتباطهاى دوسویه اینترنتى با مشتریان مربوط به عرضه خدمات و پشتیبانى از فعالیت ایشان است. چنانچه كیفیت خدمات پایین باشد، موجب بدنامى گسترده و شكست مى شود؛ زیرا گستره اینترنت فراوان است. بنابراین باید نظام دیجیتالى شركت و سازمان تجارى ما، توان عرضه خدمات ویژه شخصى به مشتریان را داشته باشد‏، این فرصت را فراهم كند كه اطلاعات را جانشین دارایى‌هاى عینى نماید و همچنین زیربناى نظام دیجیتالى ما ، كاربرد ابزار صوتی، تصویرى و حركتى (ویدیویى) را در آینده ممكن سازد.

گیتس توصیه مى كند كه ما با «الگوى زندگى تار عنكبوتی» سازگار شویم كه در آن شبكه جهانى از راه اینترنت با هم پیوند مى خورد. در «الگوى زندگى تار عنكبوتی» گیتس حركت در شبكه اینترنت همانند حركت عنكبوت در تور خود است كه مى‌تواند در همه جهات و با شتاب حركت كند. بنابراین توصیه گیتس به ما این است كه بازرگانى اینترنتى را بشناسیم و الگوى زندگى تار عنكبوتى را به كار گیریم تا در شبكه اینترنت در همه جهات و با شتاب حركت كنیم.

بنابراین ما باید ارتباط دو سویه با مشتریان خود را به كمك اینترنت از همین امروز آغاز كنیم و ابزارها و نظامهاى دیجیتالى مشتریان را كه به هنگام روى آوردن از نظام سنتى به الگوى اینترنتى نیاز دارند‏، برآورده كنیم.
به نظر گیتس فن آورى «الگوى تار عنكبوتی(web)» ایجاب مى‌كند كه نظام دیجیتالى ما باید این امكان را داشته باشد كه ما با افراد حرفه‌اى «برون سازمانی» مانند وكیلان دادگسترى و حسابداران ارتباط مستقیم و پیوسته داشته باشیم و همچنین در این نظام دیجیتالى بیشتر به كارهاى اصلى و شایستگى‌هاى ویژه سازمان بپردازیم و بقیه كارها را به پیمانكار بدهیم.

گیتس مى گوید:

در هر كسب و كارى «نخستین» باشید و پیش از دیگران به بازار وارد شوید تا موقعیت رقابتى شركت را بهبود بخشید. اما نكته اى كه بیل در این میان مطرح مى‌كند‏، این است كه «شتاب» و «نخستین» بودن در كسب و كار بیشتر فرهنگى است تا فنی؛ یعنى باید دست‌اندركاران را قانع كنیم كه ادامه كار پیروزمندانه سازمان، در گرو حركت پرشتاب همگانى است. گیتس در همین خصوص توصیه مى‌كند كه براى رسیدن به برگشت سریع سرمایه، كیفیت برتر و بهاى ارزان فرآورده‌ها از جریان روان داده‌هاى دیجیتالى استفاده كنیم و در میان سازندگان، تامین كنندگان، بخش فروش و دیگر فعالیتها … ارتباط الكترونیكى برقرار سازیم تا برنامه‌ریزى را هر چه سنجیده‌تر نماید و به تغییرات پیش‌آمده در تولید، در همان نوبت هشت ساعته كاری، واكنش نشان دهد.شركتها و سازمان هاى تجارى در دهه آینده ابزارهاى دیجیتالى را به خدمت خواهند گرفت چرا كه تصمیم گیرى هاى پرشتاب، واكنشهاى كارآمد و تماس هاى بى واسطه با مشتریان، از ویژگیهاى شركتها و سازمانهاى سده بیست و یكم است كه در آنها بسیارى از داد و ستدها به صورت «خودخدمتی» (سلف سرویس) دیجیتالى درخواهند آمد، واسطه ها یا به فعالیتهاى ارزش آفرین رو خواهند آورد و یا میدان را خالى خواهند كرد‏، واحد «خدمات مشتریان» پیشاهنگ فعالیتهاى ارزش افزا در هر كسب و كارى خواهد شد. بنابراین تیم مدیریت یك شركت و یا سازمان تجارى باید خود را با اینترنت آشنا كرده و زمانى را صرف آماده ساختن دیدگاهى از دهه آینده و دگرگونى هاى رخ داده در كسب و كار كند و راههاى پیاده كردن چنین دیدگاهى را با گروه «فن آورى اطلاعات» شركت در میان بگذارد.براى بهره گیرى از توانمندى هاى بى مانند اینترنت در آفرینش پیوند دو سویه با مشتریان باید یك «سایت» در شبكه جهانى برپا سازیم كه این امر خود نیازمند به پشتیبانى بى‌دریغ مدیریت ارشد و شناخت ایشان از فن‌آورى اینترنتى مى باشد. به نظر گیتس یك شبكه خوب جهانى مى‌تواند فروشندگان را به مشاوران مشترى تبدیل كند. از سوى دیگر بخش بزرگى از ارتباطهاى دوسویه اینترنتى با مشتریان مربوط به عرضه خدمات و پشتیبانى از فعالیت ایشان است. چنانچه كیفیت خدمات پایین باشد، موجب بدنامى گسترده و شكست مى شود؛ زیرا گستره اینترنت فراوان است. بنابراین باید نظام دیجیتالى شركت و سازمان تجارى ما، توان عرضه خدمات ویژه شخصى به مشتریان را داشته باشد‏، این فرصت را فراهم كند كه اطلاعات را جانشین دارایى‌هاى عینى نماید و همچنین زیربناى نظام دیجیتالى ما ، كاربرد ابزار صوتی، تصویرى و حركتى (video) را در آینده ممكن سازد.

گیتس عقیده دارد كه اینترنت با ارتباط دادن مستقیم خریداران و فروشندگان راه رسیدن به «سرمایه‌دارى بى دردسر» را هموار خواهد ساخت و با كاستن از هزینه هاى داد و ستد، واسطه را از میان خواهد برد. تنها دسته كوچكى از دارندگان كسب و كارها با برگزیدن قیمت هاى بسیار پایین به پیروزى خواهند رسید و بسیارى دیگر باید راهبرد خدمت بهتر به مشتریان را پیشه كنند. پس با توجه به نظر گیتس در این مورد، اگر بخواهیم در دهه آینده براى موفقیت سازمان به كارهاى خدماتى سرگرم شویم، باید كاركنان فرهیخته را با ابزار دیجیتالى اطلاعات مجهز كنیم تا بدان وسیله بتوانند با مشتریان ارتباط تنگاتنگى برقرار نمایند.

 

گیتس توصیه مى كند كه ما با «الگوى زندگى تار عنكبوتی» سازگار شویم كه در آن شبكه جهانى از راه اینترنت با هم پیوند مى خورد. در «الگوى زندگى تار عنكبوتی» گیتس حركت در شبكه اینترنت همانند حركت عنكبوت در تور خود است كه مى‌تواند در همه جهات و با شتاب حركت كند. بنابراین توصیه گیتس به ما این است كه بازرگانى اینترنتى را بشناسیم و الگوى زندگى تار عنكبوتى را به كار گیریم تا در شبكه اینترنت در همه جهات و با شتاب حركت كنیم.

بنابراین ما باید ارتباط دو سویه با مشتریان خود را به كمك اینترنت از همین امروز آغاز كنیم و ابزارها و نظامهاى دیجیتالى مشتریان را كه به هنگام روى آوردن از نظام سنتى به الگوى اینترنتى نیاز دارند‏، برآورد كنیم.
به نظر گیتس فن آورى «الگوى تار عنكبوتی» ایجاب مى‌كند كه نظام دیجیتالى ما باید این امكان را داشته باشد كه ما با افراد حرفه‌اى «برون سازمانی» مانند وكیلان دادگسترى و حسابداران ارتباط مستقیم و پیوسته داشته باشیم و همچنین در این نظام دیجیتالى بیشتر به كارهاى اصلى و شایستگى‌هاى ویژه سازمان بپردازیم و بقیه كارها را به پیمانكار بدهیم.

گیتس مى گوید كه در هر كسب و كارى «نخستین» باشید و پیش از دیگران به بازار وارد شوید تا موقعیت رقابتى شركت را بهبود بخشید. اما نكته اى كه گیتس در این میان مطرح مى‌كند‏، این است كه «شتاب» و «نخستین» بودن در كسب و كار بیشتر فرهنگى است تا فنی؛ یعنى باید دست‌اندركاران را قانع كنیم كه ادامه كار پیروزمندانه سازمان، در گرو حركت پرشتاب همگانى است. گیتس در همین خصوص توصیه مى‌كند كه براى رسیدن به برگشت سریع سرمایه، كیفیت برتر و بهاى ارزان فرآورده‌ها از جریان روان داده‌هاى دیجیتالى استفاده كنیم و در میان سازندگان، تامین كنندگان، بخش فروش و دیگر فعالیتها … ارتباط الكترونیكى برقرار سازیم تا برنامه‌ریزى را هر چه سنجیده‌تر نماید و به تغییرات پیش‌آمده در تولید، در همان نوبت هشت ساعته كاری، واكنش نشان دهد.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

Want to join the discussion?
Feel free to contribute!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *